تازه های دنیای ما بر اساس خبرهایی از نویسندگان آزاد اندیش
در باره ما
با سلام به دوستان عزیز و گرامی
هدف ما از ارایه این وبلاگ ایجاد درک عمیقتری از تحولات و رویدادهاو
انعکاس حقایق بدون پرده روز دنیا میباشد .
از اینکه ما را همراهی میکنید متشکریم.
بین الملل > خاورمیانه - در حالی که سفر اخیر ملک عبدالله پادشاه مملکت سعودی به آمریکا و توصیه وی به اعمال فشار بیشتر به ایران و همچنین پیشنهاد خرید بیست میلیارد دلار سلاح از آمریکا در رسانه های منطقه ای بازتاب گسترده ای داشته است، به نظر می رسد که این سیاست سعودی ها نه به خاطر مساله هسته ای ایران، بلکه به خاطر مساله کلیدی دیگر است.
به گزارش "تابناک" ، روزنامه "النهار" لبنان در یادداشتی که امروز منتشر کرده است می نویسد: ملک عبدالله در این دیدار به اوباما گفته است که تحریم های فعلی نمی تواند فعالیت های هسته ای ایران را متوقف کند و آمریکا باید گزینه های جایگزین دیگری را در این زمینه بیازماید. واضح است که اقدامات جایگزین دیگر در این زمینه، اقدامی به جز حمله نظامی به ایران نخواهد بود. چرا که اگر نگاهی کوتاه به مدل های موجود در نزد آمریکائیان در مواجه با ایران داشته باشیم متوجه خواهیم شد که ملک عبدالله بر گزینه نظامی تاکید کرده است.
درد ادامه این یادداشت آمده است: آمریکائیان در برابر ایران همواره چند مدل را آزموده اند. این کشور گاهی از گفتگو با ایران سخن گفته است و گاهی از سیاست انزوا گرایی سخن به میان رانده اند. علاوه بر این سیاست چماق و هویج، تحریم، تهدید و فشار و در نهایت حمله نظامی نیز همواره از سوی این کشور در برخورد با ایران وجود داشت است. در واقع همواره پس از گزینه تحریم و تهدید است که سخن از حمله نظامی به ایران به میان می آید.
با نگاهی تحلیلی به اظهارات رئیس مملکت سعودی و یادداشت روزنامه لبنانی، در حالی که در چند ماه گذشته نیز خبرهایی مبنی بر اینکه این کشور به هواپیماهای رژیم صهیونیستی اجازه استفاده از حریم هوایی خود برای حمله احتمالی به ایران را داده است. به نظر می رسد که این کینه ورزی رئیس سعودی ها بیش از آنکه نتیجه نگرانی از مساله هسته ای ایران باشد، نشات گرفته از ظهور یک قدرت اسلامی شیعی است که با پیروزی انقلاب اسلامی روی داده و در سی سال گذشته سعودی ها را به سبب سیاست های سازشکارانه شان در موضوعات جهان اسلام به چالش کشیده است.
در واقع باید گفت که این کینه دیرین مستقیما ناشی از درگیری هویتی سعودی ها به ایرانیان است. چرا که سعودی ها ایران را به مثابه "دگر" خود تعریف کرده و لذا برای تعریف "خود" هر چه بر نقاط منفی "دگر" تاکید کند ، نکات مثبت "خود" را تقویت کرده است. هنوز کلام گهربار حضرت امام در گوش ایرانیان طنین افکن است که ما اگر با حزب بعث کنار بیاییم با "آل فهد" کنار نمی آییم. راهبردی که بعدها برخی فکر کردند که با عملگرایی در سیاست خارجی و یا تنش زدایی قابل حل است. غافل از اینکه امام(ره)، به نیکی دریافت بوده که اختلاف رژیم فهد با ایرانیان نه سیاسی، بلکه هویتی و ایدئولوژیک است.
علاوه بر این، تحولات عراق پس از صدام نیز دیگر حکام مستبد سعودی را کلافه کرده است، جایی که آنان اعتراف نمودند که ده ها برابر صدام به مخالفان حکومت شیعی کمک خواهند کرد. آنان در این مسیر به جای درک حقیقی ماهیت و خاصیت تعلق مردم عراق به اهل بیت (س)، ایران را نشانه رفته اند.
به نظر می رسد اکنون مراجع عظام شیعه می توانند یک بار دیگر نقش تاریخی خود را ایفا کرده و همان گونه که در نبردهای تاریخی ایران و روس، فتوای جهاد علیه دشمن خارجی دادند، در این برهه هم، تا حد امکان فعالیت هایی را که هر گونه نفعی را به رژیم آل سعود می رساند تحریم کنند تا از تحقیر مسلمانان و به ویژه شیعیان ممانعت به عمل آید.